کلمه جو
صفحه اصلی

مانکن


برابر پارسی : نوپوش

فارسی به انگلیسی

dummy, form, manikin or mannikin, mannequin, model

فارسی به عربی

دمیة , دمیت العرض

مترادف و متضاد

dummy (اسم)
ادمک، عروسک، مانکن، ادم ساختگی، شخص لال و گیج و گنگ

manikin (اسم)
ادمک، مانکن، ادم کوتاه قد

mannequin (اسم)
مانکن، مدل، مجسمه چوبی

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- پیکره ای بشکل انسان که از چوب مقوا و غیره سازندو بر آن لباس پوشانند و در خیاطخانه ها و مغاره های لباس فروشی بمعرض تماشاگذارند . ۲- دختر زیبا اندامی که در خیاطخانه ها لباسهای زنانه را پوشد و در معرض تماشای خریداران قرار دهد .

فرهنگ معین

(کَ ) [ فر. ] (اِ. ) مجسمه ای به شکل انسان در فروشگاه ها که لباس را بر تن آن می کنند تا فرم و ریخت لباس بهتر دیده شود.

لغت نامه دهخدا

مانکن. [ ک َ ] ( فرانسوی ، اِ ) پیکره ای به شکل انسان که از چوب و جز آن سازند و درخیاطخانه ها و مغازه های لباس فروشی نمونه های لباس را به معرض تماشا گذارند. ( از لاروس ). || زن جوان و زیبااندامی که در خیاطخانه ها، نمونه های جدید لباس را پوشد و در معرض تماشا قرار دهد. ( از لاروس ).

فرهنگ عمید

۱. پیکره ای از انسان که برای نمایش لباس، در فروشگاه های لباس به کار می رود.
۲. فردی شغلش پوشیدن لباس های جدید و نمایش آن به خریداران است.
۳. [عامیانه، مجاز] خوش اندام.

دانشنامه عمومی

ساسی مانکن : خوانندهٔ رپ ایرانی.
مانکن (فرد) : انسانی که شغل او مدل بودن است.
مانکن (ابزار) : عروسکی شبیه به انسان ، یا قسمتی از بدن انسان، برای نمایش پوشاک.

نقل قول ها

مانکن (ابزار). مانکَن ابزاری است عروسک مانند، که خیاطان و تولیدکنندگان و فروشندگان لباس از آن برای نمایش یا امتحان لباس استفاده می کنند.
• نشانه شناسی: پیکره (مانکن) یکی از نمادهای همذات پنداری است، همذات شدن انسان با ماده ای زوال پذیر، همذات شدن انسان با یک جامعه یا با فردی دیگر؛ همذات شدن با هوسی فاسد، همذات شدن با یک خطا.»• «پیکره، همجنس شدن انسانی با تصویر خودش است. » -> ژان شوالیه

پیشنهاد کاربران

مانکن=نمونه پوش

آدمک
مدل


سریال نمایش خانگی به کارگردانی حسین سهیلی زاده


کلمات دیگر: