کلمه جو
صفحه اصلی

مبهم کردن

فارسی به انگلیسی

becloud, bedim, befog, haze, mist, mystify, obscure

فارسی به عربی

غامض

مترادف و متضاد

adumbrate (فعل)
مبهم کردن، سایه افکندن بر، طرح چیزی را نشان دادن

obscure (فعل)
مبهم کردن، تاریک کردن، تیره کردن، گمنام کردن

soft-pedal (فعل)
مبهم کردن


کلمات دیگر: