کلمه جو
صفحه اصلی

وارونه شدن

فارسی به انگلیسی

capsize, overturn

فارسی به عربی

عارضة القعر

مترادف و متضاد

keel (فعل)
وارونه کردن، واژگون شدن، خنک کردن، خنک شدن، دلسرد شدن، وارونه شدن، مانع سررفتن دیگ شدن

لغت نامه دهخدا

وارونه شدن. [ ن َ / ن ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) واژگون شدن. معکوس شدن.

پیشنهاد کاربران

Tip over


کلمات دیگر: