لوس کردن
فارسی به انگلیسی
to spoil, to molly-coddle
cosset, overindulgence, pamper, spoil, wet-nurse
فارسی به عربی
غنائم
مترادف و متضاد
ضایع کردن، فاسد کردن، از بین بردن، خراب کردن، فاسد شدن، خسارت وارد کردن، ناگوار کردن، پوسیده شدن، لوس کردن، رو دادن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) لوس بار آوردن ننرکردن . یا خود را لوس کردن . لوس شدن ننر شدن .
لغت نامه دهخدا
لوس کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ( ... بچه را ) ننر کردن. لوس بارآوردن.
- خود را لوس کردن ؛ لوس شدن. ننر شدن.
- خود را لوس کردن ؛ لوس شدن. ننر شدن.
کلمات دیگر: