مترادف ماهی تابه : تابه، ماهی تاوه
ماهی تابه
مترادف ماهی تابه : تابه، ماهی تاوه
فارسی به انگلیسی
broiler
فارسی به عربی
شوایة , قدر , مغلاة
مترادف و متضاد
قابلمه، ماهی تابه، روغن دان، کماجدان
تغار، جمجمه، قاب، ماهی تابه، کفه، کفه ترازو، روغن داغ کن، گودال اب
ماهی تابه، سرخ کننده
ماهی تابه، تاوه، یغلا
ماهی تابه، کلوچه پز، غربال سیمی کارگران
ماهی تابه، سرخ کننده، سرخ کننده چیزهای سرخ کردنی
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- تابه ای که در آن ماهی سرخ کنند . ۲- مطلق تابه .
فرهنگ معین
(بِ ) (اِمر. ) ظرف فلزی پهن که در آن ماهی یا چیز دیگر سرخ می کنند، ماهی تاوه .
لغت نامه دهخدا
ماهی تابه. [ ب َ / ب ِ ] ( اِ مرکب ) ظرفی مسین یا جز آن با دسته که ماهی و جز آن را در آن سرخ کنند. ماهی سرخ کن.ماهی تاوه. ماهی توه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ عمید
ظرف فلزی پهن، لبه دار و کم عمق که در آن ماهی یا چیز دیگر سرخ می کنند.
دانشنامه عمومی
ماهی تابه یا تابه یکی از وسایل آشپزخانه است که برای گرم کردن یا سرخ کردن گوشت، ماهی، کوکو و غیره به کار می رود. به ماهی تابه ماهی تاوه یا ماهی توه نیز گفته می شد.
wiki: ماهی تابه
پیشنهاد کاربران
یک جمله یا جمله ای که فرد می خواهد رو بزارید
ممنونم
خیلی خوب است فقط چیزی که گفتم را توجه کنید مرسی
ممنونم
خیلی خوب است فقط چیزی که گفتم را توجه کنید مرسی
pan
کلمات دیگر: