کلمه جو
صفحه اصلی

گشاد شدن

فارسی به انگلیسی

dilate, stretch

فارسی به عربی

امتداد

مترادف و متضاد

stretch (فعل)
منبسط کردن، کشیدن، بسط دادن، طولانی کردن، امتداد دادن، کش دادن، کش امدن، کش اوردن، گشاد شدن

فرهنگ فارسی

فراخ شدن

لغت نامه دهخدا

گشاد شدن. [ گ ُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) فراخ شدن. وسعت یافتن. مقابل تنگ شدن.

پیشنهاد کاربران

اتساع


کلمات دیگر: