کلمه جو
صفحه اصلی

لیبرال

فارسی به انگلیسی

broad, liberal, large-minded, left

broad, liberal, large-minded


فارسی به عربی

التحرری

فرهنگ فارسی

آزادیخواه، آزادمرد
( صفت ) طرفدار آزادی آزادی خواه .

فرهنگ معین

(بِ ) [ فر. ] (اِ. ) آزادیخواه ، طرفدار آزادی .

لغت نامه دهخدا

لیبرال. [ ب ِ ] ( فرانسوی ، ص ) آزادیخواه.

فرهنگ عمید

طرفدار لیبرالیسم، آزادی خواه.

پیشنهاد کاربران

به آرایه وسیعی از ایده ها و تئوری های مرتبط دولت اطلاق می شود که آزادی شخصی را مهم ترین هدف سیاسی می داند.

روشن فکر ، آزاد اندیش، منطقی

( امر وزه ) "احزاب لیبرال ممکن است بسته به
مکانشان ( موقعیت صف بندی احزاب ) میانه، میانه گرایی، یا راست میانه باشند ( ویکی پدیا ذیل لیبرال ) ". زمینه تاریخی آن در انقلاب فرانسه صفوف ضد فئودالیسم که اقدامات آزادیخواهانه داشتنداست. وبه تمامی رساننده آزادیخواهی نیست از طرفی کارکرد احزاب لیبرال، معنای میانه را به آن الصاق کرده است.

خواستار ازادی و رهایی

آزاده، خواهان آزادی، بلند نظر
که البته باید دقت داشت که لیبرال را نباید با لیبرترین که یکی از تعاریف آزادی و به نوعی نظریه های آزادی ست اشتباه گرفت.

لیبرال [فرانسوی ] به معنای آزادیخواه.
لیبرال ( liberal ) [انگلیسی] به معنای آزادیخواه.
لیبرو [ایتالیایی] به معنای آزاد.



کلمات دیگر: