کلمه جو
صفحه اصلی

واحد نمونه

فارسی به عربی

عینة

مترادف و متضاد

sample (اسم)
نمونه، ملاک، ازمون، سرمشق، مدل، الگو، مسطوره، واحد نمونه

فرهنگ فارسی

واحد پایه در پژوهش‌های باستان‌شناختی که زیرمجموعۀ قلمرو داده‌هاست


فرهنگستان زبان و ادب

{sample unit} [باستان شناسی] واحد پایه در پژوهش های باستان شناختی که زیرمجموعۀ قلمرو داده هاست


کلمات دیگر: