کلمه جو
صفحه اصلی

ناموفق


مترادف ناموفق : محروم، ناکام، ناکامیاب، ناکامروا، رفوزه، مردود، شکست خورده

متضاد ناموفق : کامیاب

برابر پارسی : ناکام

فارسی به انگلیسی

abortive, dud, failure, luckless, unsuccessful

فارسی به عربی

فاشل

مترادف و متضاد

ill-fated (صفت)
شوم، بدبختی اور، ناموفق، بد بخت، موجب بدبختی، بد طالع

failed (صفت)
ناموفق، نا کار

unsuccessful (صفت)
ناموفق

unlucky (صفت)
شوم، سیاه، ناموفق، بد بخت، بدشگون، نحس، سیاه بخت، تیره بخت، بدیمن، بخت برگشته

infelicitous (صفت)
شوم، ناموفق، نا مناسب، نالایق، بد بخت، غیر مقتضی، نحس، سیاه بخت

untoward (صفت)
خود سر، ناموفق، تبه کار، نا مناسب، بدامد، خود سر - نامساعد

محروم، ناکام، ناکامیاب، ناکامروا ≠ کامیاب


رفوزه، مردود


شکست‌خورده


۱. محروم، ناکام، ناکامیاب، ناکامروا
۲. رفوزه، مردود
۳. شکستخورده ≠ کامیاب


فرهنگ فارسی

موفق نگشته . توفیق نایافته

لغت نامه دهخدا

ناموفق. [ م ُ وَف ْ ف َ ] ( ص مرکب ) موفق نگشته. توفیق نایافته. ناکامروا. ظفرنایافته.

پیشنهاد کاربران

شکست خورده، عقیم مانده، کامیاب نشده و به هدف نرسیده

ناکام

زندگی بخش

زندگی بخش سروسامان دهنده


کلمات دیگر: