کلمه جو
صفحه اصلی

ناشتایی

فارسی به انگلیسی

breakfast, [rare] hunger

breakfast


[rare] hunger, fast


فارسی به عربی

فطور

فرهنگ فارسی

غذا نخوردن ناشتا بودن .

فرهنگ معین

(ص نسب . ) غذایی که پس از مدتی گرسنگی خورده شود، صبحانه .

لغت نامه دهخدا

ناشتائی. ( اِ ) هر چیزی که پس از مدتی چیز نخوردن و روزه گرفتن خورند. ( ناظم الاطباء ). صبحانه. ناهارشکن. ناشتاشکن. زیرقلیانی. سلفه. طعام مختصری که صبح با چای یا قهوه رقیق خورند. || ( حامص ) روزه داری. گرسنگی. ناهاری. ( ناظم الاطباء ). ناشتا بودن. رجوع به ناشتا شود.

فرهنگ عمید

غذایی که صبح می خورند.

گویش مازنی

/naashtaai/ صبحانه - غذای مختصر برای رفع گرسنگی

۱صبحانه ۲غذای مختصر برای رفع گرسنگی


پیشنهاد کاربران

بعد از مدتی گرسنگی غذا خوردن


در فرهنگ مردم افغانستان به مردمان کابل یک رسم وجود دارد، که خانواده دختر، اعم از مادر، عمه، خاله و چند زن بزرگسال دیگر، بعد از شب اول عروسش یک طیف از خوراکه ها و غذاها و شیرینی های را به خانه ی آقا داماد می برن! به این چیز میگن *ناشتایی بردن یا آوردن*

صبحانه


کلمات دیگر: