مترادف متبحر : استاد، دانا، دانشمند، آگاه، زبردست، کاردان، ماهر، متخصص، وارد، ورزیده
متضاد متبحر : ناشی
برابر پارسی : زبردست، چیره دست، کاردان، کارشناس
versed, erudite
competent, proficient, wizard
استاد، دانا، دانشمند، آگاه ≠ ناشی
زبردست، کاردان، ماهر، متخصص، وارد، ورزیده
۱. استاد، دانا، دانشمند، آگاه
۲. زبردست، کاردان، ماهر، متخصص، وارد، ورزیده ≠ ناشی
چیره دست، زبردست