کلمه جو
صفحه اصلی

ناوبان


مترادف ناوبان : جاشو، کشتیبان، ملاح، ملوان، ناخدا، ناوخدا، ناوران

فارسی به انگلیسی

[navy] lieutenant


lieutenant, [navy] lieutenant

فارسی به عربی

مساعد

مترادف و متضاد

جاشو، کشتیبان، ملاح، ملوان، ناخدا، ناوخدا، ناوران


lieutenant (اسم)
وکیل، نایب، ستوان، ناوبان، رسدبان

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - کشتی بان ملاح .۲ - ستوان نیروی دریایی .

فرهنگ معین

(اِمر. ) کشتی بان .

لغت نامه دهخدا

ناوبان. ( اِ مرکب ) ملاح. کشتی بان :
بدان ناوبان گفت فیروزشاه
که کشتی برافکن هم اکنون به راه.
فردوسی.
|| ستوان نیروی دریائی. ( لغات فرهنگستان ). یکی از درجات نیروی دریائی مطابق ستوان در ارتش.

فرهنگ عمید

افسر نیروی دریایی، نظیر ستوان در نیروی زمینی.

دانشنامه عمومی

ناوبان یکم، دوم و سوم نام سه درجه در نیروی دریایی ایران اند که معادل ستوان یکم، دوم و سوم در نیروهای زمینی و هوایی می باشند. ناوبان سوم پایین ترین درجهٔ افسری در نیروی دریایی می باشد.ناوبان یکمLieutenant Junior Grade   ناوبان دومEnsign   ناوبان سومProbationery Ensign
ناوبان یکمLieutenant Junior Grade
ناوبان دومEnsign
ناوبان سومProbationery Ensign


کلمات دیگر: