برابر پارسی : بی نشان
نامعین
برابر پارسی : بی نشان
فارسی به انگلیسی
dodgy, ill-defined, indefinite, indeterminable, indeterminate, nebulous, neutral, questionable, uncertain, undecided
فارسی به عربی
شخص عادی , غیر آمن , غیر محدد , غیر محدود
غیر محدد
غیر محدد
شخص عادي , غير آمن , غير محدد , غير محدود
مترادف و متضاد
بی نتیجه، نا معین، سیال، معلق، نا مشخص، پادر هوا
مطلق، نامحدود، نا معین، نامعلوم، بی حد، نا مشخص
سست، بی اعتبار، نا معین، غیر قطعی، ناامن، متزلزل، غیر مطمئن، غیرمحفوظ، بدون ایمنی
نکره، نا معین، سیال، بی حد، معلق، بی اندازه، بیکران، غیر صریح، غیر قطعی، غیر قابل اندازه گیری
دگرگون شونده، جوربجور شونده، نا معین
نا معین، وصف ناپذیر، غیرقابل طبقه بندی
نا معین، سیال
فرهنگ فارسی
۱ - آنچه که معین ومشخص نیست مقابل معین . ۲ - نامحدود.
لغت نامه دهخدا
نامعین. [ م ُ ع َی ْ ی َ ] ( ص مرکب ) چیزی که محقق و معین نباشد. || نامحدود. ( ناظم الاطباء ). نامشخص.
فرهنگ عمید
آنچه معین و مشخص نباشد.
کلمات دیگر: