مترادف متارکه : بیزاری، جدایی، طلاق ، رهایی ، وقفه
متضاد متارکه : ازدواج، اسارت، ادامه، تداوم
برابر پارسی : جدایی
divorce, cessation, discontinuation, abandonment
cessation, divorce
۱. بیزاری، جدایی، طلاق ≠ ازدواج
۲. رهایی ≠ اسارت
۳. وقفه ≠ ادامه، تداوم
بیزاری، جدایی، طلاق ≠ ازدواج
متارکه . [ م ُ رَ ک َ ] (ع مص ) ترک گفتگو و مناقشه و منازعه و مجادله بطور موقت . (ناظم الاطباء). ترک کردن . دست برداشتن از یکدیگر. || قطع رابطه با همسر خویش . و رجوع به متارکة و ماده ٔ بعد شود.
متارکة. [ م ُ رَ ک َ ] (ع مص ) دست از یکدیگر بداشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد) (از تاج المصادر بیهقی ). || جفای یکدیگر بگذاشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مصالحه کردن در بیع. (از اقرب الموارد).
جدای