برابر پارسی : درست بین، روشن بین
واقع بین
برابر پارسی : درست بین، روشن بین
فارسی به انگلیسی
realist, actuallst
down-to-earth, pragmatist, realist
فارسی به عربی
واقعی
مترادف و متضاد
واقع بین، کاربست، فلسفه واقع بینی واقعیت گرایی
واقع بین، تحقق گرای
عملی، کاربسته، واقع بین
واقعی، واقع بین
واقع بین، تحقق گرای، راستین گرای
فرهنگ فارسی
(صفت ) ۱ - آنکه حقیقت واقع را بیند. ۲ - طرفدار مسلک واقع بینی ر آلیست
لغت نامه دهخدا
واقعبین. [ ق ِ ] ( نف مرکب ) حقیقت بین. رجوع به واقع شود.
فرهنگ عمید
آن که حقیقت امر را می نگرد.
پیشنهاد کاربران
رئالیست
درست بین، ، ، روشن بین
کلمات دیگر: