متأهل. [ م ُ ت َ ءَهَْ هَِ ] ( ع ص ) صاحب اهل بیت و خداوند خانه و صاحب زن و فرزند. ( آنندراج ) ( غیاث ). صاحب اهل و عیال و خداوند خانه و زن و فرزند. ( ناظم الاطباء ). اهل دار. زن گرفته. زن دار. زن کرده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). کسی که دارای اهل بیت و عیال است. آن که زن و فرزند دارد :
متأهل دو پای خود دربست
سر خود را بدست خود بشکست.
( حدیقه ، از فرهنگ فارسی معین ).