کلمه جو
صفحه اصلی

مهمان کشی

فرهنگ فارسی

عمل مهمان کش

لغت نامه دهخدا

مهمان کشی. [ م ِ ک ُ ] ( حامص مرکب ) عمل مهمان کش :
مهمان کند خزینه تو و من را
مهمانکشی است شیوه و هنجارش.
ناصرخسرو.


کلمات دیگر: