کلمه جو
صفحه اصلی

مهره زن

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه مهره زند .

لغت نامه دهخدا

مهره زن. [ م ُ رَ / رِ زَ ] ( نف مرکب ) مهره زننده. آن که کاغذ و قماش را به مهره جلا دهد. ( آنندراج ). صقال. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). صاقل. || آخیزگر.دیوارزن. رهاص. آن که چینه کشد. ( یادداشت مؤلف ).


کلمات دیگر: