کلمه جو
صفحه اصلی

مهلب

فرهنگ فارسی

ابن ابی صفره ظالم بن سراق ازدی عتکی مکنی به ابو سعید .

لغت نامه دهخدا

مهلب . [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی صفرة ظالم بن سراق ازدی عتکی ، مکنی به ابوسعید. به سال هفتم هجری در دبا متولد شد و در بصره پرورش یافت . سپس در روزگار خلافت خلیفه ٔدوم با پدرش به مدینه منتقل شد. از جانب مصعب بن زبیر والی بصره گشت . در سمرقند چشم او را کور کردند. مدت نوزده سال با ازارقه ستیزه نمود. سرانجام آنها را تار و مار ساخت . به سال 79 هَ . ق . از جانب عبدالملک بن مروان به ولایت خراسان منصوب گشت و در سال 83 هَ .ق . در این شهر درگذشت . (از الاعلام زرکلی ج 8 ص 260).


مهلب . [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] (ع ص ) هجا کرده شده . رجل مهلب ؛ مردی هجا کرده . (مهذب الاسماء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تهلیب شود.


مهلب . [ م ُ هََ ل ْ ل ِ ](ع ص ) هجوکننده . (از اقرب الموارد). رجوع به تهلیب شود. || هلیب . نام چند روز است نهایت سرد در کانون دوم یا در ایام سختی سرما. (منتهی الارب ).


مهلب. [ م ُ هََ ل ْ ل ِ ]( ع ص ) هجوکننده. ( از اقرب الموارد ). رجوع به تهلیب شود. || هلیب. نام چند روز است نهایت سرد در کانون دوم یا در ایام سختی سرما. ( منتهی الارب ).

مهلب. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( ع ص ) هجا کرده شده. رجل مهلب ؛ مردی هجا کرده. ( مهذب الاسماء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به تهلیب شود.

مهلب. [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] ( اِخ ) ابن ابی صفرة ظالم بن سراق ازدی عتکی ، مکنی به ابوسعید. به سال هفتم هجری در دبا متولد شد و در بصره پرورش یافت. سپس در روزگار خلافت خلیفه ٔدوم با پدرش به مدینه منتقل شد. از جانب مصعب بن زبیر والی بصره گشت. در سمرقند چشم او را کور کردند. مدت نوزده سال با ازارقه ستیزه نمود. سرانجام آنها را تار و مار ساخت. به سال 79 هَ. ق. از جانب عبدالملک بن مروان به ولایت خراسان منصوب گشت و در سال 83 هَ.ق. در این شهر درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ج 8 ص 260 ).

دانشنامه عمومی

مهلب (روستا). مهلب روستای کوچکی از توابع شهر دبا الفجیره در نوار ساحلی کرانهٔدریای عمان از توابع امارت فجیره از امارات هفتگانه دولت امارات متحده عربی واقع شده است.
دکتر: المجد، کمال، احمد، (دولة الامارات العربیة المتحدة، دراسة مسحیة شاملة) .، شرکه المصریة للطباعة والنشر: قاهره، چاپ اول، انتشار سال ۱۹۷۸ میلادی. (به عربی).
دکتر:ادوارد، هندرسون، “ (ذکریات عن دولة الإمارات و سلطنة عمان) “، چاپ موتیف آیت للنشر، مطبعة راشد، عجمان ۱۹۸۸ میلادی.
رحمة، عبدالرحمن، عبدالله، «(الإمارات فی ذاکرة أبنائها)»، جلد دوم. چاپ القراءة للجمیع للنشر والتوزیع، ابوظبی:، انتشار سال ۱۹۹۰ میلادی.
وجه تسمیت روستا چنان آمده است که نسبتاً به ولادت مهلب بن أبی صفره فرمانروای خراسان در این روستا، نام روستا (مهلب) نهاده شده است. وچنانکه معروف است مهلب بن أبی صفره در دوران خلافت بنی امیه و بالتحدید در زمان حکم عبدالملک ابن مروان مهلب بن أبی صفره حاکم خراسان بوده است.
جمعیت روستای مهلب در حدود ۳۰۰ نفر (۴۵ خانوار) می باشد که از اهل سنت و مالکی مذهب هستند. شغل عمدهٔ مردم و ماهی گیری وتجارت است.
پیشه مردم مهلب ماهی گیری، دامداری وکشاورزی است. از منتوجات زراعتی: خرما، لومی ترش، میوه جات وسبزیجات و غلات است. همچنین صناعت کشتی سازی، کوزه گری، قایق سازی ومنتوجات نخیل وشباک صید ماهی گیری نیز در این شهرستان رایج است.


کلمات دیگر: