کلمه جو
صفحه اصلی

امشب

فارسی به انگلیسی

tonight, to - night

to - night


فارسی به عربی

لیلة

مترادف و متضاد

tonight (قید)
امشب

فرهنگ فارسی

شبی که در آن هستیم این شب همین شب.

فرهنگ معین

(اِ شَ ) (ق مر. ) شبی که در آن هستیم .

لغت نامه دهخدا

امشب. [ اِ ش َ ] ( اِ مرکب ، ق مرکب ) این شب. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). شبی که در آن هستیم. ( ناظم الاطباء ) :
بفروز و بسوز پیش خویش امشب
چندانکه توان ز عود و از چندن.
عسجدی.
نماز شام نزدیکست و امشب
مه و خورشید رابینم مقابل.
منوچهری.
با خویشتن ببر دل ما کز سگان اوست
امشب بداغ او کن و فردا بما رسان.
خاقانی.
کمند زلف خود در گردنم بند
بصید لاغر امشب باش خرسند.
نظامی.
صبر کن کامشبم مجالی نیست
آخر امشب شبی است سالی نیست.
نظامی.
شبا امشب جوانمردی بیاموز
مرا یا زودکش یا زود شو روز.
نظامی.
امشب سبکتر میزنند این طبل بی هنگام را
یا وقت بیداری غلط بوده ست مرغ بام را.
سعدی.
امشب براستی شب ما روز روشن است
عید وصال دوست علی رغم دشمنست.
سعدی.
امشب مگر بوقت نمیخواند این خروس
عشاق بس نکرده هنوز از کنار و بوس.
سعدی.
|| شب آینده. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). شب امروز. ( یادداشت مؤلف ). شبی که بعد از گذشتن روز حاضر می آید :
ورا گفت بهرام کای خوبزن
بیا امشبی تابه ایوان من.
فردوسی.
به گردان چنین گفت پس پهلوان
هم امشب شوم من سوی سیستان.
فردوسی.
باید که مرا امروز و امشب مهلت دهید. ( فارسنامه ابن بلخی ).
خبرم شده ست امشب بر یار خواهی آمد
سر من فدای راهی که سوار خواهی آمد.
امیرخسرو ( از آنندراج ).
|| شب گذشته. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). چنانکه صبح میگوییم : امشب نخوابیدم و منظورمان شب گذشته است.

فرهنگ عمید

۱. این شب، شبی که در آن هستیم.
۲. (قید ) در این شب.

دانشنامه عمومی

امشب (می کنمت). «امشب (می کنمت)» (به انگلیسی: Tonight (I'm Fuckin' You)) یا در نسخهٔ تعدیل شده ترش امشب (عاشقتم) یا اختصاراً امشب، تک آهنگی از هنرمند اهل اسپانیا انریکه ایگلسیاس و لوداکریس، است که در ۲۲ نوامبر ۲۰۱۰ (۲۰۱۰-11-۲۲) منتشر شد. این تک آهنگ در آلبوم خوشحالی (آلبوم) قرار داشت.
این تک آهنگ در چارت های ، در رتبه اول و در چارت های ، اسکاتلند، ایرلند، نروژ، استرالیا، اسپانیا، دانمارک، فنلاند، سوئد، فلاندرز، سوئیس، نیوزلند، اتریش، بریتانیا، جزو ده ترانه اول قرار گرفت.

گویش اصفهانی

تکیه ای: emšew
طاری: amšev
طامه ای: amšev
طرقی: amšev
کشه ای: amšev
نطنزی: emšow



کلمات دیگر: