( اسم ) جمع معصوم در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) .
معصومین
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
عصمتیان. [ ع ِ م َ ] ( اِ مرکب ) ج ِ عصمتی ، منسوب به عصمت. کنایه از انبیا و اولیا و ملائکه و اهل عزلت و خلوت نشینان و مخدرات باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) :
عصمتیان در حرمش پردگی
عصمت از او یافته پروردگی.
نظامی.
|| ( اِخ ) کنایه از مریم ، مادر عیسی علیه السلام است. ( برهان ) ( آنندراج ) .
عصمتیان در حرمش پردگی
عصمت از او یافته پروردگی.
نظامی.
|| ( اِخ ) کنایه از مریم ، مادر عیسی علیه السلام است. ( برهان ) ( آنندراج ) .
کلمات دیگر: