refine (فعل)تصفیه کردن، تصحیح کردن، تهذیب کردن، پالودن، خالص کردن، پالاییدنedify (فعل)تقویت کردن، تقدیس کردن، تهذیب کردن، اخلاق اموختنregenerate (فعل)احیاء کردن، تهذیب کردن، باز زادن، باز زاییدن، دوباره خلق شدن یا کردن
تهذیب کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پیراستن و پاکیزه کردن. || اصلاح کردن عیب ، شعر یا نثر را. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به تهذیب شود.