کلمه جو
صفحه اصلی

اهوج

فرهنگ فارسی

(صفت ) شوریده مغز کم خرد سبکسار .

لغت نامه دهخدا

اهوج. [ اَهَْ وَ ] ( ع ص ) نعت است از هَوج بمعنی درازی با اندکی گولی و سبکی و شتاب زدگی. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). احمق و شتاب کار و مرد بزرگ جثه درازبالا. ( منتخب از غیاث اللغات ) ( آنندراج ).


کلمات دیگر: