کلمه جو
صفحه اصلی

تام کمینه

فرهنگ فارسی

در نظریۀ روانکاوی، کلیت یک شخص که کامینۀ عشق باشد و نه فقط بخشی از بدن او


فرهنگستان زبان و ادب

{whole-object} [روان شناسی] در نظریۀ روانکاوی، کلیت یک شخص که کامینۀ عشق باشد و نه فقط بخشی از بدن او


کلمات دیگر: