کلمه جو
صفحه اصلی

تاگ

فرهنگ فارسی

1. مجموعه‌ای از مولکول‌ها و یاخته‌ها و موجودات همسان که از نیای واحد سرچشمه گرفته باشند 2. زادگان یک فرد در نتیجۀ تکثیر رویشی یا بکرزایی


دانشنامه عمومی

مجموعه ای از یاخته ها و مولکول ها.


دانشنامه آزاد فارسی

تاگ (مقیاس). تاگ (مقیاس)(tog)
یکای اندازه گیری آفتاب گیری گرمایی. در نساجی کاربرد دارد. یک لباس روشن تابستانی یک تاگ را تأمین می کند. مقدار تاگ یک جسم معادل ده برابر اختلاف دما، برحسب سلسیوس، بین دو سطح آن در هنگامی است که حرارت برابر با یک وات بر متر مربع باشد. یک تاگ برابر با۰.۶۴۵ کلو است.

تاگ (هندوییسم). تاگ (هندوئیسم)(thug)
(در هندی به معنی «دزد») سابقاً عضو فرقه ای هندو که مسافران را برای تقدیم و قربانی به پیشگاه کالی۱، الهۀ نابودی، خفه می کردند. این فرقه در حدود ۱۸۳۰ سرکوب شد.
Kali

فرهنگستان زبان و ادب

{clone} [زیست شناسی] 1. مجموعه ای از مولکول ها و یاخته ها و موجودات همسان که از نیای واحد سرچشمه گرفته باشند 2. زادگان یک فرد در نتیجۀ تکثیر رویشی یا بکرزایی

واژه نامه بختیاریکا

از گونه های درختان؛ از چوب این درخت جهت مصارف زینتی از قبیل گردن بند گوسفندان استفاده می شود.

پیشنهاد کاربران

تاگ. ( زیست شناسی ) ا. مجموعه ای از مولکول ها و یاخته ها و موجوداتِ همسان که از نیای واحد سرچشمه گرفته باشند. ب. زادگان یک فرد در نتیجهٌ تکثیر رُویشی یا بکرزائی. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Clone می باشد.

به زبان پهلوی به معنای تاج است


کلمات دیگر: