کلمه جو
صفحه اصلی

نطرون

فرهنگ فارسی

( اسم ) سدیم

لغت نامه دهخدا

نطرون. [ ن َ ] ( معرب ، اِ ) بوره ارمنی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از ذخیره خوارزمشاهی ). بورق. ( المنجد ). قسمی از بورق ارمنی است و در صنعت صابون سازی به کار است. ( از متن اللغة ). بورق ارمنی. ( منتهی الارب ) ( از نزهةالقلوب ) ( از اقرب الموارد ). بورق احمر. ( تحفه حکیم مؤمن ). گروهی گفته اند بوره ارمنی است و گروهی گفته اند سنگی است که به روزگار چون آهک می شود، وی را اندر داروهاء بیرون به کار دارند و نباید خوردن. ( یادداشت مؤلف از ذخیره خوارزمشاهی ). به رومی او را افراسیمون گویند، بشر گوید: آن بوره سوخته است ، و به سندی او را قطراوس گویند، و گفته اند: نطرون بوره ای است که از قاین به اطراف برند و رنگ او سرخ است ، ابوزید بلخی گوید در کتاب کیمیا که : آن بوره ارمنی است دو نوع است : یک نوع سفید است و سبک و به خانه زنبور مشابهت دارد، و نوع دیگر پارها باشد تنک ؛ رازی در کتاب خود آورده است که : در خمیر نان به کار برند آنچه سفید بود او را نطرون گویند. ( از ترجمه صیدنه ).

دانشنامه آزاد فارسی

نَطْرون (Natron)
(یا: وادی نطرون) مجموعه ای از هشت دریاچه، واقع در وادی نطرو یا درۀ شمالی، در صحرای لیبی، مصر، به فاصلۀ ۱۰۰کیلومتری غرب قاهره۵. شهرت این منطقه به سبب چهار صومعۀ آن است، که از کتابخانه های آن ها دست نوشته های ارزشمند بسیاری به مجموعه های اروپایی افزوده شده است.

پیشنهاد کاربران

سدیم کربنات هیدراته
منبع: کتاب سینوهه پزشک فرعون


کلمات دیگر: