افزاری باشد از چوب که پنبه دانه را بدان از پنبه جدا کنند . چوبگین .
چوب کش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چوبکش. [ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) کشنده چوب. || ( اِ مرکب ) افزاری باشد از چوب که پنبه دانه را بدان از پنبه جدا کنند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). چوبگین. رجوع به چوبکین شود.
فرهنگ عمید
چوبکین#NAME?
=چوبکین
فرهنگستان زبان و ادب
{skidder} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] انسان یا ماشینی که درخت یا گِرده بینه را با کشیدن بر روی زمین به انبارگاه منتقل می کند
کلمات دیگر: