پرتوبینی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
معاینه اعضای بدن باریون ایکس، رادیوسکوپی
( اسم ) معاین. اعضای داخلی بدن انسان بوسیل. اشع. ایکس برای تشخیص امراض درونی رادیوسکپی .
( اسم ) معاین. اعضای داخلی بدن انسان بوسیل. اشع. ایکس برای تشخیص امراض درونی رادیوسکپی .
بررسی تصویر پرتوِ ایکس روی پرده یا صفحۀ حساس * مصوب فرهنگستان اول
لغت نامه دهخدا
پرتوبینی. [ پ َ ت َ / تُو ] ( حامص مرکب ) رادیوسکپی . ( فرهنگستان ). رؤیت درون جوارح آدمی با اشعه مجهول ( ریون ایکس ) .
فرهنگ عمید
معاینۀ اعضای بدن به وسیلۀ اشعۀ ایکس برای تشخیص بیماری، رادیوسکوپی.
فرهنگستان زبان و ادب
{radioscopy} [پزشکی] بررسی تصویر پرتوِ ایکس روی پرده یا صفحۀ حساس
* مصوب فرهنگستان اول
کلمات دیگر: