یک واحد جغرافیایی انتخاباتی که ساکنان آن به نامزدهای نمایندگی مجلس در همان واحد جغرافیایی انتخاباتی رأی میدهند
حوزۀ انتخاباتی
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{constituency , election district, electoral district, precinct, ward, riding, electoral division, electoral area, polling district , division} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] یک واحد جغرافیایی انتخاباتی که ساکنان آن به نامزدهای نمایندگی مجلس در همان واحد جغرافیایی انتخاباتی رأی می دهند
کلمات دیگر: