از آب افتاده : بدون رطوبت شده
خشک شده
فرهنگ فارسی
ویژگی مادۀ غذاییای که رطوبت آن تا حد قابلنگهداری بهصورت معمولی کاهش یافته است
لغت نامه دهخدا
خشک شده. [ خ ُ ش ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) از آب افتاده. بدون رطوبت شده. از نم افتاده.
یکی بگفت نه مسواک خواجه گنده شده است
که این سکاله و گوه سگ است خشک شده.
یکی بگفت نه مسواک خواجه گنده شده است
که این سکاله و گوه سگ است خشک شده.
عماره.
فرهنگستان زبان و ادب
{dried} [علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذایی ای که رطوبت آن تا حد قابل نگهداری به صورت معمولی کاهش یافته است
پیشنهاد کاربران
یبس
کلمات دیگر: