کلمه جو
صفحه اصلی

کوه یخ

فارسی به انگلیسی

iceberg

مترادف و متضاد

barrow (اسم)
توده، چرخ دستی، چرخ دوره گردها، کوه یخ، زنبه، قطعه عظیم یخ، پشته، کوه، تپه، خاک کش، خنازیر، ماهور

berg (اسم)
کوه یخ، قطعه عظیم یخ

فرهنگ فارسی

تودۀ بزرگ یخ جداشده از یخسار یا رَف‌یخ اصلی که به‌سوی دریاهای قطبی رانده شده است


دانشنامه عمومی

کوه یخ در معنای زیر کاربرد دارد:
کوه یخی (توده یخ شناور در دریا)
کوه یخ (آلبوم) (آلبوم ترانه)

دانشنامه آزاد فارسی

کوه یخ (iceberg)
تودۀ شناوری از یخ. حدود ۸۰ درصد آن زیر آب است و گاهی تا ۱۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. وقتی یخچالها به ساحل می رسند، روی دامنه ای وسیع گسترده می شوند. با ورود به دریا، تودۀ یخ می شکند و به سمت عرض های جغرافیایی معتدل حرکت می کند. این امر برای کشتی رانی خطرآفرین است. کوه های یخ در قطب جنوب اشکال بسیار جالبی می سازند. در نزدیکی ساحل، این اشکال حاصل برافزایشاند که براثر نزدیک شدن و جوش خوردن یخ های بزرگ به هم ایجاد می شود. امّا در داخل دریا، فرسایش کوه یخ براثرِ یخبندان و ذوب، قوس هایی معلق بین توده های فشرده تر یخ ایجاد می کند. کوه های یخ برای کشتی رانی خطرآفرین اند و موجب می شوند خلیج نُه ماه از سال غیر قابل کشتی رانی شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{iceberg} [علوم جَوّ] تودۀ بزرگ یخ جداشده از یخسار یا رَف یخ اصلی که به سوی دریاهای قطبی رانده شده است


کلمات دیگر: