کلمه جو
صفحه اصلی

کیوی

فارسی به انگلیسی

kiwi

مترادف و متضاد

kiwi (اسم)
کیوی، نوعی مرغ زلاند جدید، دانشجوی هوانوردی

فرهنگ فارسی

دهستانی است از بخش سنجید شهرستان هرو آباد واقع در باختر طالش کوهستانی و معتدل دارای ۴۸ آبادی و ۱۶٠۸٠ تن سکنه .
منسوب به کی ٠

سرده‌ای از کیویان چوبی غالباً دوپایه که بومی نواحی معتدل شرق آسیا هستند و در سرتاسر چین و تایوان و کره و ژاپن و هندوچین تا جنوب شرق سیبری پراکنده‌اند؛ ارتفاع درختچه‌های این سرده حداکثر شش متر است و ارتفاع بالارونده‌های آنها که در سایۀ درختان رشد می‌کنند ممکن است به 30 متر برسد


فرهنگ معین

(اِ. ) درختچه ای بالارونده از تیره ای نزدیک به تیرة گل سرخیان با گل هایی نرم و شش گلبرگ و میوه ای تخم مرغی شکل که پوست آن نازک ، کرکدار و قهوه ای رنگ است . میوة آن سرشار از ویتامین C می باشد.

لغت نامه دهخدا

کیوی . [ ک َ ی َ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب به کی [ ک َ / ک ِ ] . (ناظم الاطباء). رجوع به کی [ ک َ / ک ِ ] شود.


کیوی . [ کی ] (اِخ ) دهی از دهستان خورش رستم است که در بخش شاهرود شهرستان هروآباد واقع است و 176 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


کیوی . [کی ] (اِخ ) یکی از دهستانهای دوگانه ٔ بخش سنجبد شهرستان هروآباد است که در مشرق بخش واقع است و از شمال به دهستان هیر و از مشرق به شهرستان طالش و از مغرب به دهستان گرم محدود است . کوهستانی است و هوایی معتدل دارد. صنایع دستی اهالی فرش و کناره بافی است . این دهستان از 48 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و در حدود 6080 تن سکنه دارد.قرای مهم آن بنمار، سقاوار، مرشت ، فیروزآباد، اوجقاز و لمبر می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


کیوی. [ ک َ ی َ وی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به کی [ ک َ / ک ِ ]. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کی [ ک َ / ک ِ ] شود.

کیوی. [کی ] ( اِخ ) یکی از دهستانهای دوگانه بخش سنجبد شهرستان هروآباد است که در مشرق بخش واقع است و از شمال به دهستان هیر و از مشرق به شهرستان طالش و از مغرب به دهستان گرم محدود است. کوهستانی است و هوایی معتدل دارد. صنایع دستی اهالی فرش و کناره بافی است. این دهستان از 48 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و در حدود 6080 تن سکنه دارد.قرای مهم آن بنمار، سقاوار، مرشت ، فیروزآباد، اوجقاز و لمبر می باشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

کیوی. [ کی ] ( اِخ ) دهی از دهستان خورش رستم است که در بخش شاهرود شهرستان هروآباد واقع است و 176 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

کیوی گیاهی است از گروه گیاهان گلدار دولپه ای در راسته خلنگ سانان و رده کیویان. این گیاه بومی جنوب چین و میوه ملی جمهوری خلق چین است. میوه آن تخم مرغی شکل به اندازه یک تخم مرغ بزرگ (به طول ۵-۸ سانتیمتر و عرض ۴٫۵ - ۵٫۵ سانتیمتر) است و پوست آن قهوه ای رنگ و گوشت آن سبز کمرنگ است.

دانشنامه آزاد فارسی

کیوی (kiwi)
نوعی میوۀ گیاهی شبیه تاک، با نام علمی Actinidithia chinensis، از خانوادۀ Actinidiaceae. به صورت تجاری و به فراوانی در نیوزیلند کاشته می شود. کیوی بیضی شکل و شبیه به تخم مرغ، سرشار از ویتامین ث و طعم آن تا حدودی شبیه به انگور فرنگی، اما شیرین تر است. پوست کیوی قهوه ای و کرک دار است. درخت کیوی هم اکنون در بسیاری از نقاط شمال ایران کاشته می شود.

کیوی (جانوران). کیوی (جانوران)(kiwi)
کیوی
نوعی پرنده که قادر به پرواز نیست و در نیوزیلند یافت می شود. دارای پرهای قهوه ای مو مانند و طویل، بال ها و دمی کوچک، و منقار بسیار طویلی است که سوراخ های بینی در نوک آن قرار دارد. این جانور شبگرد و حشره خوار است. هر سال یک یا دو تخم سفید می گذارد، که وزن هر کدام به حدود ۴۵۰ گرم می رسد. گونه Apteryx australis؛ در خانوادۀ کیویها، راستۀ کیویها قرار دارد. کیوی ها در نقب ها زندگی می کنند. هر زوج قلمروی حدود ۴۰ هکتار دارد. ماده حدوداً یک سوم بزرگ تر از نر است و تخمی با وزن حدود یک چهارم بدنش می گذارد. خوابیدن روی تخم حدود ۸۰ روز طول می کشد و نر ممکن است به تنهایی روی تخم بخوابد. پس از دوهفته جوجه کاملاً مستقل می شود. سه نوع اصلی کیوی عبارت است از قهوه ای، منقوط کوچک و منقوط بزرگ. به سبب ساکن شدن اروپایی ها در نیوزیلند، تعداد همۀ گونه های کیوی کاهش یافته است. کیوی منقوط کوچک، بیشتر در معرض خطر است. این گونه فقط در منطقه ای حفاظت شده، در محدودۀ جزیره ای کوچک، زندگی می کند. در ۱۹۹۹، کمتر از ۸۰هزار کیوی باقی مانده بود.

فرهنگستان زبان و ادب

{Actinidia} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از کیویان چوبی غالباً دوپایه که بومی نواحی معتدل شرق آسیا هستند و در سرتاسر چین و تایوان و کره و ژاپن و هندوچین تا جنوب شرق سیبری پراکنده اند؛ ارتفاع درختچه های این سرده حداکثر شش متر است و ارتفاع بالارونده های آنها ک...

گویش مازنی

/kivi/ میوه ی کیوی که از محصولات کشاورزی و صادراتی منطقه استنگاه شود به: نام واژه های تفسیری مرکبات در جلد پایانی

میوه ی کیوی که از محصولات کشاورزی و صادراتی منطقه استنگاه ...


پیشنهاد کاربران

خارپوست

کیوی ( kivi ) در زبان فنلاندی به معنی سنگ می باشد . مخصوصا سنگ های صاف و صیقلی به اندازه میوه ی کیوی
KIVI - PEKKA a very reliable machine. KIVI - PEKKA stone pickers are manufactured in three working widths 4m, 5m and 6 meters.

نام آن دهستان در نزدیکی هرو آباد ، گیوی میباشد

میوه ای سبز رنگ با دانه هایی سیاه و زیاد با طعمی لذیذ


کلمات دیگر: