مسافری که از کشوری به قصد کشور دیگر، از کشور ثالث عبور کند
مسافر گذری
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{transit passenger} [مشترک حمل ونقل] مسافری که از کشوری به قصد کشور دیگر، از کشور ثالث عبور کند
کلمات دیگر:
مسافری که از کشوری به قصد کشور دیگر، از کشور ثالث عبور کند