کلمه جو
صفحه اصلی

پولادوند

فرهنگ اسم ها

اسم: پولادوند (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: poladvand) (فارسی: پولادوند) (انگلیسی: poladvand)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از فرماندهان دلاور ایرانی در زمان کیقباد پادشاه کیانی

فرهنگ فارسی

نام پهلوانی تورانی که رستم او را شهرستان

لغت نامه دهخدا

پولادوند. [ وَ ] ( اِخ ) تیره ای از طائفه چهار لنگ بختیاری. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 76 ). دارای شعب هیودی ، سالاروند، خانه جمالی ، خانه قائدی ، گراوند.

پولادوند. [ وَ ] ( اِخ ) نام پهلوانی تورانی که رستم او را بیفکند. ( شاهنامه ) :
چو خاراشکافی کندآهنش
چه پولادوند و چه روئین تنش.
امیرخسرو.
رجوع به پولاد شود.

پولادوند. [ وَ ] (اِخ ) تیره ای از طائفه ٔ چهار لنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76). دارای شعب هیودی ، سالاروند، خانه جمالی ، خانه قائدی ، گراوند.


پولادوند. [ وَ ] (اِخ ) نام پهلوانی تورانی که رستم او را بیفکند. (شاهنامه ) :
چو خاراشکافی کندآهنش
چه پولادوند و چه روئین تنش .

امیرخسرو.


رجوع به پولاد شود.

واژه نامه بختیاریکا

از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( ت ) ( ط ) مِیوند شامل تش های هیودی؛ سالاروند؛ خانه جمالی؛ خانه قاید؛ گراوند؛ خواجه

پیشنهاد کاربران

طایفه پولادوند ( فولادوند ) ایل چهارلنگ
ایل بزرگ لر بختیاری




کلمات دیگر: