اسم: سروی (دختر) (فارسی) (طبیعت، مذهبی و قرآنی) (تلفظ: sarvi) (فارسی: سَروي) (انگلیسی: sarvi)
معنی: منسوب به سرو، نام نوعی از خطوط اسلامی، نوعی از خطوط اسلامی، نخلی، شجری
معنی: منسوب به سرو، نام نوعی از خطوط اسلامی، نوعی از خطوط اسلامی، نخلی، شجری
(تلفظ: sarvi) (منسوب به سرو) ، نوعی از خطوط اسلامی ، نخلی ، شجری .
سوزنی .
(از مجالس النفایس ص 392).
سروی . [ س ُ ] (اِ) سرین و کفل مردم و چاروا. (برهان ). رجوع به سرون و سرین شود.
(از مجالس النفایس ص 157).