کلمه جو
صفحه اصلی

ایبک


برابر پارسی : ( آیبک ) بت، پُرماه، ماه

فرهنگ اسم ها

اسم: آی بک (پسر) (ترکی)
معنی: بت، صنم

اسم: ایبک (پسر) (ترکی) (کهکشانی) (تلفظ: aybak) (فارسی: ایبک) (انگلیسی: aybak)
معنی: ماه بزرگ، یا آن که ماه او را بزرگ ساخته است

فرهنگ فارسی

( آیبک ) قطب الدین سلطان محمد غوری بعد از آنکه هندوستان شمالی را تا دهانه شط گنگ تسخیر کرد [ قطب الدین آیبک ] یکی از غلامان خود را بنیابت در دهلی گذاشت و چون محمد غوری در ۶٠۲ ه. ق . ( ۱۲٠۶ م . ) کشته شد قطب الدین خویشتن را پادشاه هندوستان خواند و اولین سلسله مسلمان را که منحصرا در هندوستان فرماندهی داشته اند تشکیل داد . این سلسله را که اولین سلسله از پنج سلسله ایست که قبل از دوره مغول بر هندوستان حکومت کرده اند سلاطین مملوک میگویند .
آی بک، ایبک: ماه بزرگ، ماه تمام، به معنی بت و صنم و معشوق نیزگفته شده، آیبک، آی بک: ماه، ماه بزرگ، ماه تمام
۱ - ( اسم ) نامی است ترکان را. ۲ - قاصد. ۳ - غلام : (گفت ای ایبک بیا در آن رسن تا بگویم من جواب بوالحسن . )

فرهنگ معین

( آیبک ) (بَ ) [ تُر. ] ( اِ. )۱ - یک ماه تمام . ۲ - معشوق .

لغت نامه دهخدا

ایبک. [ ب َ ] ( اِ ) بت را گویند و بعربی صنم خوانند. ( برهان ) ( غیاث ) ( هفت قلزم ). بت. صنم. || بمجاز به معنی معشوق. ( غیاث ) ( آنندراج ) :
در گوشه نه گردون تو دوش قنق بودی
مه طوف همی کردت ای ایبک خرگاهی.
مولوی.
|| غلام و قاصد. ( غیاث ) ( آنندراج ) :
گفت ای ایبک بیاور آن رسن
تا بگویم من جواب بوالحسن.
مولوی.

ایبک. [ ب َ ] ( اِخ ) نام غلامی از غلامان سلطان شهاب الدین غوری که در دهلی پادشاهی کرده و کتاب تاج المآثر بنام اوست. آخر از اسب افتاد و درگذشت. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). و رجوع به قطب الدین آیبک و آی بیک قطب الدین شود.

ایبک . [ ب َ ] (اِ) بت را گویند و بعربی صنم خوانند. (برهان ) (غیاث ) (هفت قلزم ). بت . صنم . || بمجاز به معنی معشوق . (غیاث ) (آنندراج ) :
در گوشه ٔ نه گردون تو دوش قنق بودی
مه طوف همی کردت ای ایبک خرگاهی .

مولوی .


|| غلام و قاصد. (غیاث ) (آنندراج ) :
گفت ای ایبک بیاور آن رسن
تا بگویم من جواب بوالحسن .

مولوی .



ایبک . [ ب َ ] (اِخ ) نام غلامی از غلامان سلطان شهاب الدین غوری که در دهلی پادشاهی کرده و کتاب تاج المآثر بنام اوست . آخر از اسب افتاد و درگذشت . (انجمن آرا) (آنندراج ). و رجوع به قطب الدین آیبک و آی بیک قطب الدین شود.


فرهنگ عمید

( آیبک ) ۱. ماه بزرگ، ماه تمام.
۲. بت، صنم، معشوق.
۱. ماه.
۲. ماه بزرگ، ماه تمام.
۳. [مجاز] بت، صنم.
۴. [مجاز] معشوق.

۱. ماه.
۲. ماه بزرگ؛ ماه تمام.
۳. [مجاز] بت؛ صنم.
۴. [مجاز] معشوق.


دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۶°۱۵′۵۵″ شمالی ۶۸°۱′۰″ شرقی / ۳۶٫۲۶۵۲۸°شمالی ۶۸٫۰۱۶۶۷°شرقی / 36.26528; 68.01667
ویکی پدیای انگلیسی، نسخهٔ ۸ نوامبر ۲۰۰۶.
fallingrain
citypopulation
سمنگان
اَیبَک (نامی است ازبکی، گاه بدلیل اشتباه لهجه ای هَیبَک نیز خوانده می شود) مرکز ولایت (استان) سَمَنگان کشور افغانستان است.
این شهر در پهنه دره یا رودخانه خلم و سمنگان در بخش سفلای با راهی سخت گذر و پر گردنه قرار دارد. در سال۱۹۳۴ میلادی بخشی از شهر قدیم، از بین رفت و در ۴ کیلومتری این شهر بنای شهر جدید شروع شد.شهر قدیمی ایبک نزدیک دهانه دره و داخل دژ سنگی واقع شده است.


کلمات دیگر: