کلمه جو
صفحه اصلی

نصرالدین

فرهنگ اسم ها

اسم: نصرالدین (پسر) (عربی) (تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی) (تلفظ: nasroddin) (فارسی: نَصرالدين) (انگلیسی: nasroddin)
معنی: موجب پیروزی دین، یاور و مدد کار دین و آئین، ( اَعلام ) نام بسیاری از مشاهیر در تاریخ از جمله ملانصرالدین یا شیخ نصرالدین یا خواجه نصرالدین از مشاهیر ظرفا که در لطیفه گویی بی نظیر و گفتارهای وی در این باب ضرب المثل است، یاری دادن به دین، از شخصیتهای افسانه ای

(تلفظ: nasroddin) (عربی) موجب پیروزی دین ، یاور و مدد کار دین و آئین ؛ (در اعلام) نام بسیاری از مشاهیر در تاریخ از جمله ملانصرالدین یا شیخ نصرالدین یا خواجه نصرالدین از مشاهیر ظرفا که در لطیفه‌گویی بی‌نظیر و گفتارهای وی در این باب ضرب المثل است .


فرهنگ فارسی

احمد بن الب ارغون .

لغت نامه دهخدا

نصرالدین. [ ن َ رُدْ دی ] ( اِخ ) ( ملا... ) رجوع به ملانصرالدین شود.

نصرالدین. [ ن َ رُدْ دی ] ( اِخ )احمدبن الب ارغون. رجوع به احمدبن الب ارغون شود.

نصرالدین . [ ن َ رُدْ دی ] (اِخ )احمدبن الب ارغون . رجوع به احمدبن الب ارغون شود.



دانشنامه عمومی

نصرالدین می تواند به موارد زیر اشاره کند:
ملا نصرالدین، شخصیتی داستانی و بذله گو
شیخ نصرالدین خالصی، مرشد طریقت قادری طالبانی در کردستان
قنات نصرالدین، درمیان قناتی در روستای نصرالدین از توابع بخش مرکزی، شهرستان درمیان در استان خراسان جنوبی
نصرالدین (روستا)، از توابع بخش مرکزی ، شهرستان درمیان در استان خراسان جنوبی
امامزاده سید نصرالدین (تهران)
تپه آرامگاه سید نصرالدین
ملانصرالدین (نشریه)، از نشریات آذربایجان
نصرالدین (دهانه)، یک دهانه برخوردی در کارون، بزرگترین ماه پلوتون


کلمات دیگر: