کلمه جو
صفحه اصلی

حمیدالدین

فرهنگ اسم ها

اسم: حمیدالدین (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: hamidoddin) (فارسی: حميدالدين) (انگلیسی: hamidoddin)
معنی: ستوده آیین، ستوده دین، ( اَعلام ) قاضی حمیدالدین بلخی نویسنده مشهور قرن هجری، ( در اعلام ) قاضی حمیدالدین بلخی نویسنده مشهور قرن ششم ( هـ ق )، ستوده شده در دین

(تلفظ: hamidoddin) (عربی) ستوده آیین ، ستوده دین ؛ (در اعلام) قاضی حمیدالدین بلخی نویسنده مشهور قرن ششم (هـ . ق).


فرهنگ فارسی

ابوبکر بن عمر بن محمود بلخی قاضی و نویسنده معروف ( ف. ۵۹۹ ه. ق. ) . وی قاضی بلخ بود و شهرت او مخصوصا بوسیله تالیف (( مقامات حمیدی ) ) است .
مسعود بن سعد شالی کوب از احرار خطه لوهور بود و در طبع زکی و شعروی قرین عنصری و رودکی

لغت نامه دهخدا

حمیدالدین. [ ح َ دُدْ دی ] ( اِخ ) یکی از شعرای هندوستان و استاد اورنگ زیب عالمگیر بود و در سال 1216 هَ. ق. درگذشت. از اوست :
جای آرام کو در این گلشن
ثمرآسا رسیدم و رفتم.
( قاموس الاعلام ).


کلمات دیگر: