مترادف مستانه : مست وار، مانندمستان، سرخوشانه، سرمستانه
مستانه
مترادف مستانه : مست وار، مانندمستان، سرخوشانه، سرمستانه
فارسی به انگلیسی
drunken, ianguishing
drunken
فرهنگ اسم ها
اسم: مستانه (دختر) (فارسی) (تلفظ: mastāne) (فارسی: مستانه) (انگلیسی: mastane)
معنی: سرخوش و شاد، همراه با سرخوشی و شادی، ( در قدیم ) ( به مجاز ) با حالت سرخوشی و سرمستی، مستی آور
معنی: سرخوش و شاد، همراه با سرخوشی و شادی، ( در قدیم ) ( به مجاز ) با حالت سرخوشی و سرمستی، مستی آور
مترادف و متضاد
صفت مستوار، مانندمستان، سرخوشانه، سرمستانه
مستوار، مانندمستان، سرخوشانه، سرمستانه
فرهنگ فارسی
( صفت ) مانندمستان همچون مست : که حافظ چو مستانه سازد سرور زچرخش دهد زهره آواز رود.
فرهنگ معین
(مَ نِ ) (ص . ق . ) مانند مستان ، همچون م ست .
لغت نامه دهخدا
مستانه. [ م َ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) چیزی که حرکات و سکنات آن بطور مستان باشد چون لغزش مستانه و رفتار مستانه و گریه مستانه و جلوه مستانه. ( آنندراج ). منسوب به مست. به صفت مست. چون مستان در حال مستی. با حالت مستی. به مستی :
نگردد به گفتار مستانه غره
کسی کو دل و جان هشیار دارد.
مستانه سرود برکشیدی.
کافتادنی است چون تو در چاه.
زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست.
ترسم آن نرگس مستانه به یغما ببرد.
راه مستانه زد و چاره مخموری کرد.
ز بس مستانه چون موج شراب افتاده رفتارست.
غنچه در خواب پری بیند و دیوانه شود.
خون هوا ز کیسه پیمانه میرود.
ویران شود آن شهر که میخانه ندارد.
نگردد به گفتار مستانه غره
کسی کو دل و جان هشیار دارد.
ناصرخسرو.
چون بر در خیمه ای رسیدی مستانه سرود برکشیدی.
نظامی.
مستانه مبین در این علم گاه کافتادنی است چون تو در چاه.
نظامی.
بجز آن نرگس مستانه که چشمش مرسادزیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست.
حافظ.
علم و فضلی که به چل سال دلم جمع آوردترسم آن نرگس مستانه به یغما ببرد.
حافظ.
مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق راه مستانه زد و چاره مخموری کرد.
حافظ.
شود رطل گران نظارگی را نقش پای توز بس مستانه چون موج شراب افتاده رفتارست.
صائب ( از آنندراج ).
گر چمن مشرق آن جلوه مستانه شودغنچه در خواب پری بیند و دیوانه شود.
جلال اسیر ( از آنندراج ).
صج است فیض گریه مستانه میرودخون هوا ز کیسه پیمانه میرود.
جلال اسیر ( از آنندراج ).
یک ناله مستانه ز جائی نشنیدیم ویران شود آن شهر که میخانه ندارد.
( از یادداشت مرحوم دهخدا ).
و رجوع به مست شود.فرهنگ عمید
۱. با خوشحالی، مانند مستان.
۲. مست کننده.
۳. (قید ) [مجاز] با حالت مستی.
۲. مست کننده.
۳. (قید ) [مجاز] با حالت مستی.
دانشنامه عمومی
مستانه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره کند:
مستانه (شاهدخت هندی)، همسر پیشوا باجی رائو
مستانه (فیلم)، فیلمی ساخته محمدحسین فرحبخش در سال ۱۳۹۳
مستانه (شاهدخت هندی)، همسر پیشوا باجی رائو
مستانه (فیلم)، فیلمی ساخته محمدحسین فرحبخش در سال ۱۳۹۳
wiki: اصغر نعیمی و تهیه کنندگی عبدالله علیخانی محصول سال ۱۳۹۳ است. در این فیلم بازیگرانی چون سحر دولتشاهی، میلاد کی مرام، باران کوثری، فرهاد اصلانی، محمد متوسلانی، آتیلا پسیانی، شادی کرم رودی ایفای نقش می کنند.سناریوی این فیلم کپی فیلم "ماتیک" Lipstick تولید سال 1976 امریکاست f
سحر دولتشاهی
باران کوثری
میلاد کی مرام
آتیلا پسیانی
محمد متوسلانی
فرهاد اصلانی
آزیتا ترکاشوند
حسن اسدی
انوشیروان نعیمی
سارا احمدیان
شادی کرم رودی
لیدا کریمی
سحر دولتشاهی
باران کوثری
میلاد کی مرام
آتیلا پسیانی
محمد متوسلانی
فرهاد اصلانی
آزیتا ترکاشوند
حسن اسدی
انوشیروان نعیمی
سارا احمدیان
شادی کرم رودی
لیدا کریمی
wiki: مستانه (فیلم)
پیشنهاد کاربران
مستک. [ م َ ت َ ] ( ص مصغر ) مست گونه :
مستک شده ای همی ندانی پس و پیش. ( اسرار التوحید ص 17 ) .
مستک شده ای همی ندانی پس و پیش. ( اسرار التوحید ص 17 ) .
اسم دختر دایم مستانست خیلی از اسم مستانه خوشم میاد مستانه خیلی اسم قشنگیه
کلمات دیگر: