کلمه جو
صفحه اصلی

هلیون

عربی به فارسی

مارچوبه ء رسمي


فرهنگ اسم ها

اسم: هلیون (دختر) (عبری) (تلفظ: helyon) (فارسی: هِلیون) (انگلیسی: helyon)
معنی: خورشید، هلیوس

فرهنگ فارسی

(اسم ) مارچوبه

لغت نامه دهخدا

هلیون. [ هََ ] ( اِ ) مارچوبه. ( یادداشت مؤلف ). گیاهی است که آن را مارچوبه و مارگیا خوانند. برگ آن مانند برگ رازیانه باشد. طبیخ آن را به خورد سگ دهند سگ را بکشد. در غیاث و صراح «هلیو» ( به کسر اول ) نوشته. ( برهان ). نام رومی مارچوبه است. دانه ای دارد که لون آن سیاه و بر آن نقطه های زرد باشد. ( از ترجمه صیدنه ). به پارسی مارچوبه گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). اسفیراج. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

مارچوبه، مارگیاه.

پیشنهاد کاربران

اسم حضرت فاطمه ( س ) دختر آخرین پیامبر در تورات اول

اسم حضرت زهرا در انجیل

هلیون‏
به فتح ها و سکون لام و ضم یاى مثناة تحتانیه و سکون واو و نون لغت رومى است و به عربى خشب الحیه و به فارسى مارچوبه و اهل مغرب اسفراج و به فرنگى سپارک و به هندى ناکرون نامند و هلیون دشتى را اسبا اغوس گویند.
ماهیت آن: نباتى است بستانى و غیر بستانى. صنف بستانى را به دیار مصر در بساتین مى‏نشانند برگ آن شبیه به برگ اسپست است و نبات آن بى‏خار و آن مدور در خامى سبز و بعد از رسیدن بنفش مى‏گردد و منقط به نقطه‏هاى زرد و زرافشان و در جوف آن سه عدد تخم شبیه به حب النیل و صلب در سه ضلع و صنف دویّم خاردار و این را به عجمى اندلس اسیرعین نامند و ساق و برگ این شبیه به کبر و اندک شیردار و گل این مایل به سفیدى است و گفته‏اند برگ این شبیه به برگ رازیانه است و ابن مؤلف گفته که هلیون اغلب از بیخ درخت انار روید و بر درخت انار پیچیده شود و سخرى نیز مى‏باشد. مخزن الادویه ( طبع جدید ) ، متن‏جلد1، ص: 790


کلمات دیگر: