اسم: برمک (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: barmak) (فارسی: بَرمک) (انگلیسی: barmak)
معنی: رئیس، اداره کننده، صورت دگرگون شده ی واژه ی سانسکریت پَرَه مَکه ( پرمکا ) به معنای رئیس، عنوان رئیس روحانی بودایی، ( اَعلام ) نام جد وسر دودمان برمکیان، مقارن حکومت بنی امیه بر خراسان، عنوان اجداد خاندان برمکیان و در اصل عنوان و لقبی بوده که به رئیس روحانی معبد بودایی بلخ می دادند، برمک معروف پدربزرگ یحیی وزیر مشهور هارون الرشید است
معنی: رئیس، اداره کننده، صورت دگرگون شده ی واژه ی سانسکریت پَرَه مَکه ( پرمکا ) به معنای رئیس، عنوان رئیس روحانی بودایی، ( اَعلام ) نام جد وسر دودمان برمکیان، مقارن حکومت بنی امیه بر خراسان، عنوان اجداد خاندان برمکیان و در اصل عنوان و لقبی بوده که به رئیس روحانی معبد بودایی بلخ می دادند، برمک معروف پدربزرگ یحیی وزیر مشهور هارون الرشید است