کلمه جو
صفحه اصلی

عبدالحق

فرهنگ اسم ها

اسم: عبدالحق (پسر) (عربی) (تلفظ: abdolhaq (q)) (فارسی: عبدالحق) (انگلیسی: abdolhagh)
معنی: بنده ی خدا، ( عربی ) بنده ی خدای راست، بنده پروردگار

(تلفظ: abdolhaq(q)) (عربی) بنده‌ی خدای راست.


فرهنگ فارسی

استرابادی جوانی خوش طبع و خوش محاوره و اخلاق حمیده و اخلاق پسندیده داشت و میگویند که قاضی جرجان خری برشوت بقاضی عسگر داده تا قاضی گشته
نخستین از امرای بنی مرین مراکش ( جل. ۵۹۱ ه.ق ./ ۱۱۹۵ م . ۶۱۴ ه.ق ./ ۱۲۱۷ م . )

لغت نامه دهخدا

عبدالحق . [ ع َ دُل ْ ح َق ق ] (اِخ ) ابن محبوب بن ابی بکربن حمامةبن محمدالمرینی ملقب به ابومحمد. وی مؤسس دولت مرینیه در مغرب اقصی است و ریاست بنی مرین را داشت . عبدالحق به سال 592 هَ. ق . حکومت یافت و به سال 614 در نبرد با بنی العسکربه قتل رسید. (از الاعلام زرکلی ) (از معجم الانساب ).


عبدالحق. [ ع َ دُل ْ ح َق ق ] ( اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن نصربن سبعین الاشبیلی المرسی. رجوع به ابن سبعین ابومحمد عبدالحق شود.

عبدالحق. [ ع َ دُل ْ ح َق ق ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمان بن عبداﷲ الازدی الاشبیلی ، مکنی به ابومحمد ومعروف به ابن خراط. از علماء اندلس و فقیه و حافظ وعالم بحدیث و رجال بود. از جمله تألیفات اوست : المعتل من الحدیث در شش مجلد. الاحکام الشرعیة الکبری درشش مجلد. الاحکام الصغری. الاحکام الوسطی. الجامع الکبیر در حدود بیست مجلد. کتاب الزهد. العاقبة و ذکر الموت تلقین الولید، و کتابی بزرگ در غریب قرآن و حدیث و الجمع بین الصحیحین. وی به سال 510 هَ. ق. متولد شد و به سال 581 هَ. ق. درگذشت. ( الاعلام زرکلی ).

عبدالحق. [ع َ دُل ْ ح َق ق ] ( اِخ ) ابن عثمان بن احمد، مکنی به ابومحمد المرینی آخرین پادشاه بنی مرین از بنی عبدالحق به مغرب است سلاوی گفته است : وی را حکومت دراز بود. و به سال 822 هَ. ق. بحکومت فاس رسید. در زمان حکومت وی پرتغالیان بر قصر المجاز دست یافتند، و سرانجام به سال 869 هَ. ق. به قتل رسید. ( از الاعلام زرکلی ).

عبدالحق. [ ع َ دُل ْ ح َق ق ] ( اِخ ) ابن غالب بن عبدالرحیم. رجوع به ابن عطیه شود.

عبدالحق. [ ع َ دُل ْ ح َق ق ] ( اِخ ) ابن محبوب بن ابی بکربن حمامةبن محمدالمرینی ملقب به ابومحمد. وی مؤسس دولت مرینیه در مغرب اقصی است و ریاست بنی مرین را داشت. عبدالحق به سال 592 هَ. ق. حکومت یافت و به سال 614 در نبرد با بنی العسکربه قتل رسید. ( از الاعلام زرکلی ) ( از معجم الانساب ).

عبدالحق. [ ع َ دُل ْ ح َق ق ] ( اِخ ) ابن محمد الحمصی الاصل الدمشقی ملقب به زین الدین. از فضلاء بود و او را شعری است رقیق. وی به سال 962 هَ. ق. متولد و در 1020 درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).

عبدالحق. [ع َ دُل ْ ح َق ق ] ( اِخ ) استرابادی. جوانی خوش طبع و خوش محاوره و اخلاق حمیده و اخلاق پسندیده داشت. و میگویند که قاضی جرجان خری به رشوت به قاضی عسکر داده تا قاضی گشته و سید عبدالحق جهة او این قطعه گفته است :
همی گشت در شهر شخصی ز جرجان
که قاضی شود صدر راضی نمیشد
بدادش خری رشوه و گشت قاضی
اگر خر نمی بود قاضی نمیشد.
( مجالس النفائس ص 220 و 47 ).

عبدالحق . [ ع َ دُل ْ ح َق ق ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن نصربن سبعین الاشبیلی المرسی . رجوع به ابن سبعین ابومحمد عبدالحق شود.


عبدالحق . [ ع َ دُل ْ ح َق ق ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن عبداﷲ الازدی الاشبیلی ، مکنی به ابومحمد ومعروف به ابن خراط. از علماء اندلس و فقیه و حافظ وعالم بحدیث و رجال بود. از جمله تألیفات اوست : المعتل من الحدیث در شش مجلد. الاحکام الشرعیة الکبری درشش مجلد. الاحکام الصغری . الاحکام الوسطی . الجامع الکبیر در حدود بیست مجلد. کتاب الزهد. العاقبة و ذکر الموت تلقین الولید، و کتابی بزرگ در غریب قرآن و حدیث و الجمع بین الصحیحین . وی به سال 510 هَ . ق . متولد شد و به سال 581 هَ . ق . درگذشت . (الاعلام زرکلی ).


عبدالحق . [ ع َ دُل ْ ح َق ق ] (اِخ ) ابن غالب بن عبدالرحیم . رجوع به ابن عطیه شود.


عبدالحق . [ ع َ دُل ْ ح َق ق ] (اِخ ) ابن محمد الحمصی الاصل الدمشقی ملقب به زین الدین . از فضلاء بود و او را شعری است رقیق . وی به سال 962 هَ . ق . متولد و در 1020 درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).


عبدالحق . [ع َ دُل ْ ح َق ق ] (اِخ ) ابن عثمان بن احمد، مکنی به ابومحمد المرینی آخرین پادشاه بنی مرین از بنی عبدالحق به مغرب است سلاوی گفته است : وی را حکومت دراز بود. و به سال 822 هَ . ق . بحکومت فاس رسید. در زمان حکومت وی پرتغالیان بر قصر المجاز دست یافتند، و سرانجام به سال 869 هَ . ق . به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی ).


عبدالحق . [ع َ دُل ْ ح َق ق ] (اِخ ) استرابادی . جوانی خوش طبع و خوش محاوره و اخلاق حمیده و اخلاق پسندیده داشت . و میگویند که قاضی جرجان خری به رشوت به قاضی عسکر داده تا قاضی گشته و سید عبدالحق جهة او این قطعه گفته است :
همی گشت در شهر شخصی ز جرجان
که قاضی شود صدر راضی نمیشد
بدادش خری رشوه و گشت قاضی
اگر خر نمی بود قاضی نمیشد.

(مجالس النفائس ص 220 و 47).



دانشنامه عمومی

عبدالحق (زاده ۲۳ آوریل ۱۹۵۸- درگذشته در ۲۶ اکتبر ۲۰۰۱) از رهبران پشتون مجاهدین افغان در جنگ شوروی در افغانستان و رژیم کمونیست افغانستان بود.
بنیاد عبدالحق (انگلیسی)
جنگجوی افغان: زندگی و مرگ عبدالحق، بی بی سی چهار (انگلیسی)
وی پس از حادثه ۱۱ سپتامبر برای جمع کردن نیروهای پشتون برای پیوستن به ائتلاف شمال به افغانستان بازگشته بود که توسط طالبان دستگیر و اعدام شد.
عبدالحق از پشتون های غلزایی و از قبیلهٔ احمدزی بود. برادر وی عبدالقدیر از سیاستمداران و جنگ سالاران مهم افغانستان بود که در سال ۲۰۰۲ توسط طالبان ترور شد. برادر دیگر وی عزیزالله دین محمد نیز به عنوان والی کابل فعالیت کرده است.


کلمات دیگر: