هم نسب
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
وابسته آنکه نسبت خانوادگی با انسان دارد
لغت نامه دهخدا
هم نسب. [ هََ ن َ س َ ] ( ص مرکب ) وابسته. آنکه نسبت خانوادگی با انسان دارد :
جمله گشتستند بیزار و نفور از صحبتم
همزبان و همنشین و همزمین و هم نسب.
جمله گشتستند بیزار و نفور از صحبتم
همزبان و همنشین و همزمین و هم نسب.
ناصرخسرو.
فرهنگ عمید
دو تن که از یک اصل و نژاد باشند.
کلمات دیگر: