کلمه جو
صفحه اصلی

لیپا

فرهنگ فارسی

شیردان . لیپان ظاهرا مخفف کیپان .

لغت نامه دهخدا

لیپا. ( اِخ ) دهی جزء دهستان ماسال بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش ، واقع در دوهزارگزی جنوب باختری بازار ماسال. دامنه ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی. دارای 167 تن سکنه. آب آن از رودخانه ماسال. محصول آنجا برنج ، ابریشم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو و اتومبیل رو است و بیشتر سکنه در تابستان به ییلاق سرچشمه رود ماسال میروند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

لیپا. ( اِ ) شیردان. ( شعوری ). لیپان. ظاهراً مصحف «کیپا».

لیپا. (اِ) شیردان . (شعوری ). لیپان . ظاهراً مصحف «کیپا».


لیپا. (اِخ ) دهی جزء دهستان ماسال بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش ، واقع در دوهزارگزی جنوب باختری بازار ماسال . دامنه ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی . دارای 167 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ ماسال . محصول آنجا برنج ، ابریشم و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو و اتومبیل رو است و بیشتر سکنه در تابستان به ییلاق سرچشمه ٔ رود ماسال میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).


دانشنامه عمومی

لیپا، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ماسال در استان گیلان ایران است.
این روستا در دهستان ماسال قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۹۱ نفر (۷۸خانوار) بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

لیپا (Lipa)
شهری در استان باتانگاس، در جزیرۀ لوزون، فیلیپین، با ۱۷۷,۹۰۰ نفر جمعیت (۱۹۹۵). در ناحیه ای حاصل خیز واقع شده است که فرآورده هایش عبارت اند از نارگیل، ذرت، شکر، و برنج.

گویش مازنی

/lippaa/ ابزاری که سر آن دوشاخه است و برای جدا کردن کاه از دانه به کار می رود

ابزاری که سر آن دوشاخه است و برای جدا کردن کاه از دانه به ...



کلمات دیگر: