ترشرو . کنایه از اخم رو و بی دماغ .
سرکه پیشانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سرکه پیشانی. [ س ِ ک َ / ک ِ ] ( ص مرکب ) ترشرو. ( غیاث ). کنایه از اخم رو و بیدماغ. ( آنندراج ) :
به نان خشک قناعت نمیتوان کردن
چه نعمتی است که افلاک سرکه پیشانی است.
هیچ از آن شمشیر دندان دلیران کند نیست.
به نان خشک قناعت نمیتوان کردن
چه نعمتی است که افلاک سرکه پیشانی است.
صائب ( از آنندراج ).
سرکه پیشانی اگر باشد پسر در روز رزم هیچ از آن شمشیر دندان دلیران کند نیست.
میرزا طاهر وحید ( از آنندراج ).
گویش مازنی
/serke pishaani/ اخمو ترش رو
اخمو ترش رو
کلمات دیگر: