کلمه جو
صفحه اصلی

مصارعه

فرهنگ فارسی

کتابی است تالیف ابوالفتح شهرستانی در رد بر هفت مساله از مسائل الهی ابن سینا.
۱- ( مصدر ) کشتی گرفتن یکدیگر را بر زمین کوفتن . ۲ - ( اسم ) کشتی گیری .
مصارعه مصارعت

لغت نامه دهخدا

مصارعه. [ م ُ رَ / رِ ع َ / ع ِ ] ( از ع ، اِمص ) مصارعة. مصارعت. کشتی گرفتن. ( یادداشت مؤلف ) : از مصارعه حوادث جز غصه و رنج دل نزاید. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 258 ). می دانستند با سیل در مصارعه آمدن جان بازی است. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 207 ). و رجوع به مصارعت و مصارعة و کُشتی شود.

مصارعة. [ م ُ رَ ع َ] (ع مص ) کشتی گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با کسی کشتی گرفتن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). کشتی کردن با هم و همدیگر را بر زمین کوفتن . (آنندراج ). و رجوع به مصارعت و مصارعه و کُشتی شود.



کلمات دیگر: