کلمه جو
صفحه اصلی

مصاقبه

فرهنگ فارسی

روی با روی شدن صقاب

لغت نامه دهخدا

( مصاقبة ) مصاقبة. [ م ُ ق َ ب َ ] ( ع مص ) روی باروی شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). صقاب.( ناظم الاطباء ). || همدیگر نزدیک شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). با کسی نزدیکی نمودن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). و رجوع به صقاب شود.

مصاقبة. [ م ُ ق َ ب َ ] (ع مص ) روی باروی شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). صقاب .(ناظم الاطباء). || همدیگر نزدیک شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). با کسی نزدیکی نمودن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). و رجوع به صقاب شود.



کلمات دیگر: