کلمه جو
صفحه اصلی

سرتنگ

فرهنگ فارسی

ده از بخش ایذه شهرستان اهواز دارای ۱۵۲ تن سکنه است آب از چاه و قنات .محصول غلات پشم و لبنیات .

لغت نامه دهخدا

سرتنگ . [ س َ ت َ ] (اِخ ) دهی از بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز. دارای 152 تن سکنه است . آب آن از چاه و قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


سرتنگ . [ س َ ت َ ] (ص مرکب ) مقابل سرگشاد: کوزه ٔ سرتنگ .


سرتنگ. [ س َ ت َ ] ( ص مرکب ) مقابل سرگشاد: کوزه سرتنگ.

سرتنگ. [ س َ ت َ ] ( اِخ ) دهی از بخش ایذه شهرستان اهواز. دارای 152 تن سکنه است. آب آن از چاه و قنات. محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

سرتنگ. [ س َ ت َ ] ( اِخ ) دهی ازدهستان بهمئی سردسیر بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان.دارای 100 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات ، پشم و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

سرتنگ . [ س َ ت َ ] (اِخ ) دهی ازدهستان بهمئی سردسیر بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان .دارای 100 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، پشم و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


دانشنامه عمومی

سرتنگ ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
سرتنگ (اردل)
سرتنگ (اندیکا)
سرتنگ (ایوان)
سرتنگ (جیرفت)
سرتنگ (خمیر)
سرتنگ (مهاباد)
سرتنگ (سپیدان)
سرتنگ (لالی)
سرتنگ (مهاباد)


کلمات دیگر: