ناسرگی و ناسره شدن
زیافت
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زیافت. [ ف َ] ( از ع ، اِمص ) ناسرگی و ناسره شدن. ( غیاث ). ناسرگی زر و سیم. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ماده بعد شود.
زیافة. [ ف َ ] ( از ع ، اِمص ) ناسرگی و ناسره شدن. ( آنندراج ). رجوع به ماده قبل و زیوف شود.
زیافة. [ ف َ ] ( از ع ، اِمص ) ناسرگی و ناسره شدن. ( آنندراج ). رجوع به ماده قبل و زیوف شود.
زیافت . [ ف َ] (از ع ، اِمص ) ناسرگی و ناسره شدن . (غیاث ). ناسرگی زر و سیم . (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
کلمات دیگر: