کلمه جو
صفحه اصلی

سرجون

لغت نامه دهخدا

سرجون. [ س َ ] ( اِخ ) ابن منصوربن الرومی. در زمان حکومت معاویةبن ابی سفیان و یزیدبن معاویه متقلد وزارت بود. ( دستورالوزراء ص 20 ). رجوع به صبح الاعشی ج 1 ص 40 و مجمل التواریخ ص 297 و 299 و تاریخ اسلام چ دانشگاه ص 153 و 155 شود.


کلمات دیگر: